گاه نوشته های یه برقی شریفی

پس از مهاجرت به علم و صنعت!

گاه نوشته های یه برقی شریفی

پس از مهاجرت به علم و صنعت!

وقتی که فقط تو می مونی!

همسر محترم امتحاناتش به پایان رسید! 

خواهر محترم نیز همین طور!  

پدر مهربون هم امتحاناتش تموم شد! 

خواهر شوهر گرامی نیز کنکورو دادن و خلاص! 

عموی گرامی هم به همین منوال!

من ماندم تنهای تنها ..... 

نظرات 5 + ارسال نظر
نسیم پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 09:43

کوفت!!!
خواهر شوهو چیه؟!!!آدم حس پیری بهش دست میده!!!!
این نیز بگذرد!!!!نگران نباش!!!!!!!

پس چی بگم؟
بگم خوار شوووور

باران چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 21:19

آخ بدونی چ خوشی گذشت امروز
البته من کمتر از 72 ساعت دیگه دوباره ب جمع شما میپیوندم.....!!

چیکار کردی امروز؟

نگار چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 20:43

من شنبه یه پروژه تحویل میدم میرم
بعد دوباره 10ام تیر برمیگردم واسه تحویل پروژه :(

پس دیدی من تنها موندم

نگار چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 18:38

تنها نیستی
ما هم هستیم
من 2 تا پروژه دارم :|

تو تا کی تهرانی نگار؟

Tornado چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 14:58 http://deathofstars.blogfa.com

آخی الهی بمیرم برات!
منم هنوز امتحانام تموم نشده

الهی منم واست بمیرم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.