مهمون دارم!
واقعا اگه این مهمونا هم نبودن تابستون و در این شهر نکبت می پوسیدم!
پس خوشحالم :)
پ ن : دیروز بالاخره زدم بیرون! و از روزمرگی دراومدم . امیدوارم روزهای بعد بهتر باشه!
واسه پروپزال هم فعلا یه متنی نوشتم و واسه یکی از دانشجوهای استاد میل کردم و خواستم نظرشو بده! راستش احساس کردم به نفعمه اول واسه استاد نفرستم که اگه قراره پیش کسی له شم پیش دانشجوش باشه :دی
محتاج دعا
مطهره
تو موفق میشی مطهره
ممنون عزیزم :))